شهرستان سوادکوه یکی از شهرستانهای استان مازندران در شمال ایران است که در ناحیهٔ البرز مرکزی و در مجاورت استان سمنان قرار گرفتهاست . شهرستان سوادکوه از سمت شمال به شهرستان قائمشهر، از سمت جنوب به شهرستان فیروزکوه در استان تهران و شهرستان مهدیشهر در استان سمنان، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری و ارتفاعات دودانگه و دهستان چاشم در شهرستان مهدیشهر محدود است.

جمعیت این شهرستان طبق سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، ۴۳٬۹۱۳ نفر بوده که متشکل از ۱۴٬۹۵۶ خانوار است که با احتساب جمعیت بخشی از قسمت شمالی آن که مستقل شدهاند جمعیت سوادکوه به حدود ۷۰٬۰۰۰ نفر میرسد. مساحت آن به ۲۰۷۸ کیلومتر مربع میرسد. این شهرستان با ترا کم نسبی جمعیت ۹/۳۲ نفر در هر کیلومتر مربع مساحت، در فصل سرما دارای یکی از پائینترین میانگین در سطح شهرستانهای استان مازندران است.
وجه تسمیه و تاریخچه
سوادکوه در دوران مختلف تاریخ، محدوده ثابتی نداشته و همواره حدود و مرز آن در اثرعوامل طبیعی، اقتصادی و سیاسی تغییر یافتهاست. کشفیات باستانشناسی به همراه اسناد و مکتوبات تاریخی حاکی از آن است که سوادکوه از نواحی کهن طبرستان وایران بوده و انسجام بافت اجتماعی و فرهنگی آن در دوران اساطیری ایران ریشه دارد. این ناحیه همواره در تعیین مسیر تاریخ طبرستان حضور مؤثر داشته و مورد توجه حکام دولت مرکزی بودهاست. مورخینی مانند ابن اسفندیار تا قبل از قرن دهم هجری قمری آن را جزئی از تپورستان در ایالتفرشوادگر ذکر کردهاند که از شرق تا جرجان، از غرب تا دیارآذربایجان، از جنوب تا نواحی ری، قومس و دامغان وسعت داشت.
ایالت فرشوادگر که در آثار مورخینی نظیر استرابون یونانی، ابن اسفندیار، میر ظهیرالدین مرعشی و کتاب اوستا از آن یاد شده ترکیبی از واژههای تبری فرش به معنی دشت و جلگه، واد به معنی کوه و گر به معنی دریا ذکر شدهاست. در برخی دیگر از منابع تاریخی مانند التدوین آمده که نام قدیم سوادکوه پتشخوارگر و پتشخرگر بوده و فرمانروایان و امرای بسیاری از این منطقه برخاسته و وقایع تاریخی مهمی نظیر ورود و سکونت فریدون پادشاه پیشدادی، پیکار رستم پهلوان مشهور شاهنامه فردوسی با دیوان مازندران و عبور اسکندر مقدونی در جنگ باداریوش سوم پادشاه ایران آخرین پادشاه هخامنشی در این ناحیه روی دادهاست.
در روایات شاهنامه فردوسی و اوستا، کتاب دینی پیروان آئین زرتشت آمدهاست که سوادکوه در گذشته محل زندگی انسانهای متمدنی بوده که آئین دیوسنائی داشته واژههایی نظیردیوا، دی، دوآزرک و دا که اکنون نیز در زبان بومیان این نواحی رایج میباشد، از آن روزگاران به یادگار ماندهاست. نشانه هائی نیز از آئین میترائیسم ومهرپرستی در قرون اولیه میلادی و اواسط حکومت پادشاهان ساسانی، در این ناحیه وجود داشت. در زمان یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی ایران، حکومت سرزمین سوادکوه به ولاش واگذار و لقب فرشواد جر شاه به او اعطا گردید.
ساکنین این ناحیه به دلیل وضعیت طبیعی منطقه در بدو ورود سپاهیان عربها به ایران، سالیان متمادی با آنها و عوامل خلفای اموی مبارزه کرده و حتی تاقرن چهارم هجری بزبان پهلوی سخن میگفته و باخط پهلوی کتابت میکردهاند. کتیبه ای نیز به خط پهلوی ساسانی در بنای باستانی برج لاجیم بر جای مانده مربوط به قرن پنجم هجری قمری است. سرانجام اهالی منطقه با اختیار و تسلط کامل دین جدید را پذیرفته و به اسلام علوی روی آوردند. عدهای از مورخین به همین دلیل سوادکوه را کوه سیاه معنی کرده و بر این عقیدهاند که اعراب در طی سالها مبارزه با مردم این ناحیه شکست خورده و به دلیل هراس ناشی از هیبت کوههای مرتفع و سختگذر که از انبوه درختان بلند و کهنسال پوشیده بوده نام سوادکوه یا کوه سیاه را بر این سرزمین نهادند.
در عهد خلافت مأمون خلیفه عباسی، اسپهبد مازیار به جر شاه یا پادشاه کوهستان ملقب گردید. این کوه بخشی از کوههای آپارسن قدیم بود که در کتاب اوستا او پامیری یسنا خوانده میشد و اکنون نیز همین نام در سوادکوه وجود دارد.
در برخی از اسناد و مکتوبات تاریخی به جای مانده از جمله کتاب التدوین، سوادکوه را همان ناحیه مشهور فرشوادگر دانستهاند که در آثار مورخین مختلف در طی دوران تاریخی فرشوادگر، پرشخوارگر، پتشخوارگر، پرخواتروس، فرشوادجر، پذشخوارگر نیز خوانده شدهاست.
در همین کتاب ذکر شده که تا زمان حکومت فریدون، ششمین پادشاه پیشدادی ایران، سوادکوه جزء اقطار مازندران در حوزه فرشوادگر بوده و فریدون در ناحیه شیلاب یا تیلاب سوادکوه بزرگ شدهاست. در کتاب اوستا نیز آمده که فرشوادگر در جنوب دریای فرا فکرت قرار دارد و تخت گاه دیوان مازنی است.
در تحولات اجتماعی و تاریخی بعد از قرن پنجم تا اواخر قرن سیزدهم هجری قمری نیز همواره نام سوادکوه به عنوان منطقهای امن و محفوظ مطرح بودهاست. به همین دلیل باید اذعان داشت که بافت فرهنگی، اجتماعی و تمدن غنی و باستانی این منطقه به سنت دیگر مناطق کشور در طی فراز و نشیبهای تاریخ دچار آسیب کمتری شدهاست.
نام این منطقه از واژه هند و ایرانی سو، زئو، دئو، گرفته شده که معادل واژه فارسی روشنائی است. واژههای شبیه آنها نیز کماکان در گویش و نام اماکن مختلف وجود دارد. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران به جای واژه صاف و روشن بکار میرود. در سوادکوه نیز در نام روستای سات روآر، مرتع سوته، رودخانه ذبیر و در زیرآبو سئو رؤیا آب روشن، فرمانهای مختلف این واژه باستانی دیده میشود.
درحال حاضر نیز اهالی منطقه کوههای صاف و عاری از درخت را ساکو میخوانند که مخفف کلمه سات کوه یا کوه صاف میباشد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که نام سوادکوه از کوه سوات گرفته شده که در جنوب شرقی روستای چرات در دهستان ولوپی واقع شده و در ارتفاعات آن آثاری از تمدن قدیم مشاهده میشود که احتمالاً به دلیل استقرار حاکمان قدیم سوادکوه بر جای ماندهاست.
با توجه به اینکه واژه سات با دگرگونی واژه سئو یا دئو پدید آمده و به معنی صاف روشن در جملات بکار میرود بهتر آن است که نام سوادکوه را بر گرفته از واژه سات کوه یا کوه صاف و بدون درخت بدانیم. در حال حاضر نیز واژههای سات روآر به معنی آب زلال و روشن، سئو درکا به معنی زلال و صاف، ذیب لا به معنی روشن و در گویش بومیان منطقه بکار میرود.
عدهای از محققین نیز معقدند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشواد کوه سپس تبدیل آن به سوادکوه پدید امدهاست.
در بر خی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند سواته کوه، و کولاچی نیز برای این نا حیه بکار رفتهاست. میرظهیرالدین مرعشی نیز در میان وقایع تاریخی قرن هشتم هجری قمری آن را گلابی نامیده که علت آن معلوم نیست.
تاحدود ۱قرن پیش اقتصاد عمده مردم سوادکوه دامپروری بوده وبا زندگی عشایری و کوچ نشینی امرار معاش میکردند که هنوز بازماندگان این نسل درگوشه و کناره این منطقه باهمان سبک ساده زندگی به چشم میخورند اما با تأسیس راهآهن و کشف رگههای زغال سنگ در کوههای سوادکوه و پیامد آن احداث معادن استخراج زغال سنگ و ترانسفر آن به کمک لوکوموتیو به اصفهان سبک جدیدی در کسب درآمد مردم و تغییر زندگی کوچ نشینی به زندگی کارگری و مقرری بگیری معادن بوجود آورد. مجموعه معادن کارسنگ، کارمزد، تاریک دره و… ازین قبیل میباشند. رونق سوادکوه نیز ازهمان زمان شروع شد تا اینکه در اواسط دهه ۷۰ به دلیل بیکفایتی برخی مدیران شرکت البرز مرکزی و واگذاری بی حساب و کتاب بیت المال به بخش خصوصی، این شرکت عظیم که با دستان پینه بسته کارگران بومی قوت گرفته بود به بنبست رسید… آثار رکود شدید اقتصادی و فقر مردم سوادکوه و اعتیاد فراگیر جوانان ناشی از همین به تاراج بردن شرکت و اموال آن توسط بخش خصوصی و صدالبته لابی مدیران و مسؤلان وقت میباشد.
تقسیمات کشوری
شهرستان سوادکوه از دو بخش به نامهای بخش مرکزی، زیراب و از چهار شهر به نامهای ۱-زیراب ۲- پل سفید ۳-آلاشت و ۴-شیرگاه، تشکیل شدهاست. این شهرستان در مجموع از شش دهستان بنامهای سرخگرجیمحله با بیست آبادی، کردآباد، راستوپی با ۶۹ آبادی، ولوپی با ۵۲ آبادی، کسلیان با ۱۷ آبادی تشکیل شدهاست.
- بخش مرکزی شهرستان سوادکوه
- دهستان راستوپی
- دهستان سرخکلا
- کردآباد
- ارفعده
- دهستان ولوپی
- دهستان کسلیان
- لفور
شهر: پل سفید، زیرآب، آلاشت، شیرگاه(سوادکوه شمالی)
جاذبههای اقامتی و ارتباطی
پل ورسک این پل از شاهکارهای معماری دنیا بهشمار میرود و در جانب شرقی ارتفاعات مشرف بهآبادی ورسک ساخته شده و راهآهن سراسری تهران به شمال کشور را بهم متصل میکند. پل ورسک در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی ساخته شد و در زمان جنگ جهانی دوم در ۵۵ سال قبل به پل پیروزی معروف گشت. این بنا علاوه بر اهمیت استراتژیک درصنعت حمل و نقل کشور، از جاذبههای سیاحتی مهم مازندران نیز بهشمار میرود. در ساختمان بیشتر از فلز استفاده شدهاست.
پلهای دیگر راهآهن سوادکوه با سنگ و ملاط سیمان ساخته شدهاند که هریک دارای زیبائیهای حیرتانگیزی هستند، از جمله مهمترین آنها میتوان به پلهای زیر اشاره کرد: سه خط طلا، پل دوآب، پل راهآهن شورآب، پل راهآهن آوریم پل راهآهن شیرگاه
علاوه بر پلها، باید تونلهای راهآهن را به ویژه در ناحیه ورسک، در اعداد جاذبههای ارتباطی مازندران برشمرد. یکی از این تونلها در منطقه گدوک با ۲۷۰۰ متر طول میباشد و همچنین گردنه گدوک از جاذبههای مهم ارتباطی منطقه بهشمار میرود.
راهآهن: ۹۰ کیلومتر از کل مسیر راهآهن سراسری از شهرستان سوادکوه عبور میکند. وجود جنگلهای زیبای دامنه البرز در شمال این منطقه به همراه مناظر طبیعی فراوان، که یکی از زیباترین مسیرهای جهان محسوب میشود، این مسیر ارتباطی را به یکی از جاذبههای گردشگران این شهرستان بدل نمودهاست. امام زاده عبدالحق:این آستانه مبارکه مهمترین جاذبه فرهنگی جاده سوادکوه در شهر زیراب قرار دارد و هرساله پذیرای تعداد زیادی از مسافران است. حضرت عبدالحق (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) میباشند.
جاده شوسه سوادکوه:این جاده یکی از محورهای سهگانه ارتباطی استان مازندران به نواحی مرکزی ایران میباشد که علاوه بر ایفای نقش بسیار مهم درصنعت حمل و نقل کشور، به دلیل وجود مناظر طبیعی بیشمار اعم از جنگل، رودخانه، کوهستان، شالیزار، مزارع زیبا در مسیر، آبادیهای مختلف، زیارتگاه و یکی از زیباترین جادههای ایران بهشمار میرود. عبور رودخانه تلار و نیز راهآهن سراسری با پلها و تونلهای زیبا و تاریخی در موازات آن و گردنه گدوک بر زیبائیهای این جاده افزودهاست.
جاده کیسلیان: این جاده به طول ۳۰ کیلومتر از زیرآب آغاز و به روستای لاجیم منتهی میشود؛ و به دلیل عبور از میان اراضی و جنگلی دارای گردشگاههای و چشماندازهای طبیعی بسیار زیبائی است. در فصول بهار و تابستان گردشگران بسیاری این منطقه زیبا را جهت گذران اوقات فراغت انتخاب میکنند.
جاده آلاشت: این جاده زیبا از دوراهی آزادمهر در ۵ کیلومتری جنوب شهر زیرآب از جاده سراسری سوادکوه جدا شده و پس از عبور از مناطق بسیار زیبا، با چشماندازهای جنگلی در ارتفاعات مشرف بر دره زیرآب، تونلهای معادن زغال سنگ البرز مرکزی رودخانه، پیچ و خمهای فراوان و روستاهای پرجمعیت لله بند، موج خیل، کارمزد و لیند به شهر ییلاقی آلاشت منتهی میگردد. جاده آلاشت از جاذبههای شهرستان سوادکوه بهشمار میرود و در فصل تابستان گردشگران بسیاری را بخود جذب میکند. این جاده از ابتدا تا انتها، ۳۵ کیلومتر طول دارد.
جاده خطیر کوه: از خط القعر رودخانه خطیر کوه و در موازات آن میگذرد و به استان سمنان راه پیدا میکند. علاوه بر برخورداری از مناظر بکر طبیعی به لحاظ ارتباط یافتن با قلعه کنگلو از جاذبههای گردشگری شهرستان سوادکوه بهشمار میآید.
جاده پل سفید - محمودآباد: این جاده پس از عبور از روستاهای ناحیه خانقاپی و مناطق جنگلی به بخش دو دانگه شهرستان ساری راه مییابد و در فصل تابستان از اتراق گاههای معروف مسافرین به حساب میآید. علاوه بر آن به لحاظ حمل فراوردههای جنگلی، صنایع تبدیلی شرکت چوب فریم و معدن فلورین، دارای اهمیت تجاری و صنعتی نیز میباشد.
جاده کیسلیان: این جاده به طول ۳۰ کیلومتر از زیرآب آغاز و به روستای لاجیم منتهی میشود؛ و به دلیل عبور از میان اراضی و جنگلی دارای گردشگاههای و چشماندازهای طبیعی بسیار زیبائی است. در فصول بهار و تابستان گردشگران بسیاری این منطقه زیبا را جهت گذران اوقات فراغت انتخاب میکنند.